یه دوست پسر هم نداریم 5دقیقه باهاش حرف بزنیم 55دقیقه مكالمه رایگان بگیریم... هیچكس همراه نیست...... ارواح عمت
یه بار سر کلاس استاتیک بودیم یه مگس رو دست استاد نشست استاد زد رو دستش و گفت:ماده بود.ته کلاس یه دختر لوس که همیشه تیکه مینداخت گفت:از کجا معلوم ماده بود؟استاد با لهجه ی قشنگ اصفهانی گفت:د اگه نر بود که رو تو می نشست.
مسال ۲۰ میلیارد تومن تصویب کردن واسه فیلترینگ، اونوقت ما با ماهی ۳۰۰۰ تومن ویپیان ، گند میزنیم به اون ۲۰ میلیارد...
ما :D
عمو فیلترچی :|
یکی که نمیخوام اسمشو ببرم :|
کارت عروسی واسمون اومده بود روی کارت نوشته جناب آقای فلانی با اتفاق همسر محترمه و دختر خانم ، خوب مینوشتین همتون بیاین بی زحمت اون پسر الدنگتونو نیارین
من:|
کارت دعوت:|
میوه های روی میز:|
صبا ادمین:|
مارک و دار و دستش:|
شورای حل اختلاف سر کوچمون:|
رضا نونوا و برادران به جز برادر کوچیکه:|
ورزشکار چینی اومده که وزنه بزنه. یه چیزی داد میزنه به زبون ِ خودشون. داداشم میگه: اینم گفت یا جومونگ!
ادش بخیر بچگی ها پارچ هامون بزرگ بود سرمونو میکردیم توش آبا رو لیس می زدیم....
اما حالا چی؟؟؟آبریز یخچال اونقد کوچیکه که لیوانم توش جا نمیشه...
اونوقت ما چجوری بتوینم تو لولشو بمکیم اب کوفت کنیم خیر سرمون؟؟؟
مسئول خوابگاه میگه چرا دیر اومدی؟ میگم کلاس زبان بودم مامانم در جریان هست. میتونین زنگ بزنین بپرسین.. میگه از کجا معلوم؟ شاید خودت و مامانت از قبل با هم هماهنگ کرده باشین!!!
طرف سحری میخوره میگیره میخوابه تا 6 غروب،اون 2-3 ساعت تا افطارم دراز كشیده چرت میزنه... بعد اومده استاتوس گذاشته:احساس نزدیكی به خدا میكنم وقتی روزه دار هستم!! خــــــــُــــــــ لامصب تو میری تو كما بس كه میخوابی، معلومه كه روحت اینقدر تو كائنات ول میچرخه, خدا خودش وارد عمل میشه
از طرف مدرسه به پسر داییم گفتن برو درباره “عمه ی عطار” تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده که درباره “عمه ی عطار” مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدیم! اصلا هیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمیشد. زن داییم رفته مدرسه داد و بیدار که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین! عمه ی عطار به چه درد بچه میخوره آخه!؟ مدیر مدرسه هم گفته خانم موضوع تحقیق اصلا “عمه ی عطار” نبوده “ائمه ی اطهار” بوده!!!
یعنی از بس من رفتم داروخونه به جای بقیه پولم چسب زخم به دادن, الان می تونم یه ارتش زخمی رو پانسمان کنم
تبلیغ نشون میده یه آقای نابینا میخواد از خیابون رد بشه، بعد یکی میاد کمکش میکنه و از خیابون ردش میکنه، بعد میگه : هیچ کس تنها نیست، همراه اول..
سوالی که پیش میاد اینه که الان یعنی اون سیم کارت همراه اولشه که اومده دستش رو گرفته؟!!!!! یا چی؟!!! یکی دقیقن توضیح بده :|
من دو تا سیم کارت همراه اول دارم، دیروز خوردم زمین، نامردا هیچ کدوم نیومدن دستمو بگیرن، بلندم کنن!!!
لطفن مسئولین رسیدگی کنن ... !!! :|
یعنی اون احمقی كه میخواد ٢٠ سال دیگه مُخِ دختر منو بزنه الان داره كارتون نگاه میكنه؟؟!!!
تلویزیون داشت از موفقیت های علمی انیشتن میگفت، بابام برگشته با تشر میگه ملت بچه بزرگ کردن، منم بچه بزرگ کردم! میگم بابا انیشتن همسن آقا جون خدا بیامرز بود چرا با من مقایسه میکنی؟ میگه حاضر جوابی نکن پسر! پاشو برو گمشو یه جا بشین نبینمت!
روزای اول ازدواج مامان بابام بابام خونه پدر خانومش بوده همه با هم زیر کرسی بودن.بابام داشته با پاش با انگشتای پای مامانم بازی میکرده و شدیدا مشغوله سخنرانی بوده وسط صحبتش مامانبزرگم به مامانم میگه برو یه سینی چایی بریز.مامانم که میره بابام متوجه میشه کماکان داره با انگستای پای یه نفر بازی میکنه.زبونش بند میاد.پا پای مادر خانومش بوده :|
بعد ۳۵ سال تلویزیون اعلام کرده میخواد بـُکس پخش کنه....
منم خوشحال چیپس و ماستُ گذاشتم جلوم؛
تا اومدم چیپسُ بزنم تو ماست، علی مظاهری به ناداوری باخت :|
مـــن :|
محمــدعلی کلی :|
تبانی :|
تورج حق وردی :|
گــُـل محمــد پروین :|
چیپس مـزمـز :|
داور آلمـــانی =))
طرفـــداری گهر زاگرس :|
النگوی فروخته شـده ملکـه انگلیس :|
تعداد صفحات : 191